احتمالا رتق و فتق آسمانها و زمین اشاره به مسأله میل کلی و فاصله معدل النهار و منطقة البروج باشد که جمع و بسط دارند. و مسأله انفجار اولیه و ماده چگال هم احتمالا درست باشد. مسأله کوه قاف صحیح است ولی نه به معنی مادی آن، بلکه یک معنای کنایی و رمزی دارد.
در آیه از قرآن اشاره شده به فتق آسمان و زمین از یکدیگر و در احادیث هم تصریح شده که منظور جدا کردن این دو نیست بلکه شکافهای در آسمان پدید میآید و باران نازل میشود. آیا این تفاسیر صحیح است؟ آیا میتوانیم بگوییم این آیه اشاره به «بیگ بنگ» است، یعنی همه اجرام آسمانی درون ذره اولیه بودهاند و سپس از هم جدا شدهاند؟ عقاید کسانی که جهان هستی را فقط کره زمین میدانند و برای همه اجرام آسمانی که دیده میشد هم توجیهاتی دارند و تمام آنها را در حبابی که روی زمین وجود دارد، تصور میکنند و قطب جنوب را دیواری پوشیده از برف، به دور زمینی تخت (نه کروی) تصور میک نند و نور ماه را از خودش میدانند، و تمام فرضیههای ناسا را ساختگی میدانند و قائل به وجود کوه قاف هستند، صحیح است؟