اولا در عمل این جانشینی انجام که نشد باعث شد بنی امیه روی کار بیایند و با کارهای معاویه و یزید اسلام تا مرز نابودی کامل پیش رفت. و اگر این جانشینی انجام میشد این وضع پیش نمیآمد. ثانیا گرچه این جانشینی عمل نشد ولی اصل مسأله ولایت مطرح شد و این حکم که ولایت معصومین علیهم السلام جزء دین است مطرح شد تا در آینده کسی نگوید اسلام یک مسأله مهمی مثل جانشینی پیامبر را نگفته است. اسلام از جهت حکم و احکام کامل شد گرچه عمل به این احکام و مخصوصا جانشینی، انجام نشد.
اگر منظور از «اکمال دین» در سومین آیه مبارکه سوره مائده، تعیین جانشین برای پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله است و کافران پس از آن، از نابودی تدریجی اسلام پس از پیامبر نا امید شدند، چرا با اینکه در عمل آن جانشینی انجام نشد، دین اسلام هم از بین نرفت؟ چرا منظور از این آیه، اکمال دین به واسطه بیان احکام حلال و حرام نباشد. یعنی خداوند پس از بیان انواع گوشتهای حلال و حرام، به عنوان نمونه احکام، فرموده باشد که دین شما با بیان اینگونه احکام کامل شد و کافران از این اینکه دین شما دین کاملی شد، مایوس شدند، چون دیگر نمیتوانستند ایرادی بگیرند؟